Perdic | ابزی پروری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 40 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	aquaculture U	ابزی پروری
	aquiculture U	ابزی پروری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	aquatic organism U	زیوسته ابزی موجود زنده ابزی
	floriculture U	گل پروری
	animal husband U	دام پروری
	day dreaming U	خیال پروری
	fish culture U	ماهی پروری
	mother craft U	بچه پروری
	animal husbandry U	دام پروری
	mariculture U	دریازی پروری
	hybridization U	دورگه پروری
	pomology U	میوه پروری
	He is self-indulgent. U	آدم تن پروری است
	pisciculturist U	متخصص ماهی پروری
	viticultural U	تاک پروری وابسته به موکاری
	humanization U	انسان پروری متمدن سازی
	aquatic U	ابزی
	lentic U	ابزی
	waterweed U	گیاه ابزی
	semiaquatic U	نیمه ابزی
	subaquatic U	نسبتا ابزی ا
	hydrophyte U	گیاه ابزی
	waterfowl U	مرغ ابزی
	aquatic organism U	زیسمند ابزی
	underwater U	زیر ابزی
	aquatic U	جانور یا گیاه ابزی
	benthos U	موجودات دریایی ابزی
	subaquatic U	نیمه ابزی واقع در زیر اب
	aquaria U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	hydr U	پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
	hydro U	پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
	aquarium U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	aquariums U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	water moccasin U	مار سمی ابزی جنوب امریکا
	snapping turtle U	لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
	gallinule U	نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
	jabiru U	لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
	elodea U	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
	platypus U	پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
	live box U	جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy