English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (712 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
aviation snips U قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
bead U موج خطی در ورقههای فلزی
beads U موج خطی در ورقههای فلزی
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
froe U ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
chimney-crane U [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
angular parallax U تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
concrete coring drill U مته برای سوراخ کردن هسته بتن
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
kopfring U حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
jack pot U دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
monometalism U سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
bail U فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
beechive spring U فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
holeable U گوی اسان برای به سوراخ انداختن
inst U ابزاری
night chair U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night stool U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
bottoming tap U وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
racks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
wracks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
boring machine U دریل [ابزار]
drill U دریل [ابزار]
instrumental variable U متغیر ابزاری
tool steels U فولادهای ابزاری
electric drills U دریل ها [ابزار]
drills U دریل ها [ابزار]
drilling machines U دریل ها [ابزار]
boring machines U دریل ها [ابزار]
electric drill U دریل [ابزار]
drilling machine U دریل [ابزار]
reperforator U ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
x punch U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
continuous forms U ورقههای پیوسته
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
spanned U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
spans U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
span U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
laminal U دارای ورقههای نازک
laminar U دارای ورقههای نازک
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
bowtelle U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtell U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
breast drill U نوعی دریل دارای مته بزرگ
edge U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
jointer U [بست فلزی برای اتصال سنگ ها در سنگ چینی]
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
cordless drill driver U دریل برقی [دریلی که با باطری کار می کند] [ابزار]
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
gill net U گیر کرده ماهی را گرفتار میسازد
soft tooling U ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
stationery U صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
evil genius U روح یافرشتهای که هلاکت شخص رافراهم میسازد
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
metal U فلزی کردن
metals U فلزی کردن
metallizo U فلزی کردن
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
improviser U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
decollator U ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
galvanises U ابکاری فلزی کردن
galvanised U ابکاری فلزی کردن
galvanize U ابکاری فلزی کردن
galvanizes U ابکاری فلزی کردن
galvanising U ابکاری فلزی کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
radius dimpling U ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
improvisor U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
disjunctive U حرف عطفی که بظاهر پیوند میدهدو در معنی جدا میسازد
double bar U دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
martin U نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
sheets U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheet U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
flans U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
flan U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
lap U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
locks U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
lapped U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lock U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
hard chine U خن زاویهای
angular U زاویهای
trigonous U سه زاویهای
triangulate U سه زاویهای
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
delve U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
bores U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
steek U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
to drill through U سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
to burn a hole U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
scuttle U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
punched U سوراخ کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com