Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sleave
U
ابریشم خامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kakemono
U
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
styloipodium
U
ته خامه
cinnamon per
U
خامه پر
with cream
U
با خامه
raw silk
U
خامه
raw cream
U
خامه
floss silk
U
خامه
sleave silk
U
خامه
with single cream
U
با کرم یا خامه کم
sour cream
U
خامه ترش
cream separator
U
خامه گیر
creamer
U
خامه گیر
remex
U
ساقه پر خامه پر
creaminess
U
خامه داری
bale of pile
U
عدل خامه
pile
U
خامه فرش
slabs
U
برامه خامه
silk pile
U
خامه ابریشمی
pens
U
خامه نوشتن
slab
U
برامه خامه
penning
U
خامه نوشتن
penned
U
خامه نوشتن
pen
U
خامه نوشتن
separator
U
الت خامه گیری
style
U
خامه سبک نگارش
skimmed
U
شیر خامه گرفته
styling
U
خامه سبک نگارش
styles
U
خامه سبک نگارش
styled
U
خامه سبک نگارش
skims
U
شیر خامه گرفته
skim
U
شیر خامه گرفته
with double cream
U
با کرم یا خامه زیاد
skimmed milk
U
شیر بدون خامه
cream
U
کرم، خامه، سرشیر
hard sauce
U
مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
The cream wont keep tI'll tomorrow .
U
خامه تا فردا خراب می شود
cream cheese
U
پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
silk
U
ابریشم
silk
U
نخ ابریشم
silk tasseled
U
گل ابریشم
organzine
U
ابریشم باقی
organzine
U
ابریشم تابیده
raw silk
U
ابریشم خام
sericeous
U
ابریشم نما
sleave silk
U
ابریشم خام
silk cocoon
U
پیله ابریشم
natural silk
U
ابریشم طبیعی
coccon
U
پیله ابریشم
caterpillar
U
کرم ابریشم
natural silk
U
ابریشم طبیعی
mimosa
U
درخت گل ابریشم
sleave silk
U
ابریشم نتابیده
silken
U
ابریشم نماکردن
silk worm
U
کرم ابریشم
silkworm
U
کرم ابریشم
silkworms
U
کرم ابریشم
silky
U
ابریشم نما
rayon
U
ابریشم مصنوعی
actate silk
U
ابریشم استاتی
artificial silk
U
ابریشم مصنوعی
filature
U
ابریشم پیچی
artifical silk
U
ابریشم مصنوعی
floss
U
ابریشم خام
floss
U
نخاله ابریشم
aigrette
U
کرک یا ابریشم
floss silk
U
ابریشم خام
filoselle
U
ابریشم پست
mousse
U
خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
mousses
U
خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
tussah
U
کرم ابریشم شرقی
tusseh
U
کرم ابریشم شرقی
tussore
U
کرم ابریشم شرقی
marabout
U
نوعی ابریشم خام
cocoon
U
پیله کرم ابریشم
cocoons
U
پیله کرم ابریشم
silk
U
نخ ابریشم مخصوص طراحی
silk accents
U
فرش های گل ابریشم
silken
U
ابریشم پوش حریری
gypsy moth
U
کرم ابریشم ناجور
silk covered
U
سیم ابریشم پوش
ser
U
پرورش کرم ابریشم
marabou
U
نوعی ابریشم خام
caseworm
U
نوعی کرم ابریشم
flossy
U
شبیه ابریشم خام
slub
U
ابریشم نیم تاب
spun rayon
U
ابریشم مصنوعی تابیده
hook knife
U
چاقوی قلاب شکل
[جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
kakemone
U
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
degumming
U
صمغ گیری
[از پیله ابریشم]
sericultural
U
وابسته به پرورش کرم ابریشم
fuji
U
پارچه ابریشم طبیعی یا مصنوعی
sericulturist
U
پرورش دهنده کرم ابریشم
serigraph
U
استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy
U
ازمایش استحکام تار ابریشم
lansdowne
U
یکجور پارچه پشم و ابریشم
fibroin
U
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
protein fiber
U
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
tricolette
U
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
natural fiber
U
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
surah
U
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
kapok
U
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
paramatta
U
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
tusser or sur orsore
U
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
raw silk
U
ابریشم خام
[ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
to reel off silk
U
ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
parramatta
U
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
You cannot make a silk purse out of a sows ear .
<proverb>
U
هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
pebrine
U
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
processed silk
U
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
eclair
U
شیرینی خامه دار و بستنی دار
unspun pile
U
[خامه و پرز کم تاب یا بدون تاب]
denier
U
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
filament
U
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
waste silk
U
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
sericulture
U
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
log wood
U
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
U
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vase structure
U
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com