English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Do you have anything bigger? U آیا چیزی بزرگتر دارید؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Do you have anything quieter? U آیا چیزی ساکت تر دارید؟
Do you have anything better? U آیا چیزی بهتر دارید؟
Do you have anything cheaper? U آیا چیزی ارزانتر دارید؟
Do you have nothing to declare? U آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
what have you to say? U چه حرفی دارید
What is your relationship? U با هم چه نسبتی دارید ؟
what news U خبرتازه چه دارید
what have you to say? U چه فرمایشی دارید
youmay well ask U حق دارید بپرسید
It is very kind of you . U لطف دارید
something is wrong with you U یک کسالتی دارید
you've U شما دارید
Do you have any stamps? U آیا تمبر دارید؟
As you are well informed… U همانطور که اطلاع دارید
What vegetables do you have? U چه سبزی هایی دارید؟
How old are you?Whats your age ? U چند سال دارید ؟
what is your preference U کدام را میل دارید
what about your brother? U از برادرتان چه خبر دارید
What would you like to drink? U نوشیدنی چه میل دارید؟
You have my home address. شما آدرس من را دارید.
have you anything more to say U دیگرفرمایشی یاحرفی دارید
what news U چه خبر تازه دارید
Please do not hang up! U گوشی را نگه دارید!
seniors U بزرگتر
pre eminent U بزرگتر
bigger U بزرگتر
headmen U بزرگتر
headman U بزرگتر
nonus U بزرگتر
majored U بزرگتر
majoring U بزرگتر
gt U بزرگتر از
greater than U بزرگتر از
elder U بزرگتر
major U بزرگتر
Sr U بزرگتر
greater U بزرگتر
doyens U بزرگتر
doyen U بزرگتر
senior U بزرگتر
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
how old are you U چندسال دارید چندساله هستید
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
keep the fire in U اتش را روشن نگاه دارید
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Are there any special fares? U آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
Do you have any fresh fruit? U آیا میوه تازه دارید؟
Do you have a street map? U آیا نقشه خیابانها را دارید؟
what say you to a cinema? U در باره سینما چه عقیده دارید
ask him if he likes to go U از او بپرسید "میل دارید بروید یا نه "
Dont mention it . You are welcome. U اختیار دارید (درمقام تعارف )
Which bank do you bank with? U در کدام بانک حساب دارید؟
Hold the line, please! U لطفا گوشی را نگه دارید!
Where do you come from ? U اهل کجاهستید ( یا چه ملیتی دارید) ؟
paramount U برتر بزرگتر
Big Brother U برادر بزرگتر
expand U بزرگتر کردن
over size U بزرگتر از اندازه
ge U بزرگتر از یا برابر با
majordomo U بزرگتر خانه
macronucleus U هسته بزرگتر
increases U بزرگتر شدن
increased U بزرگتر شدن
doubled up U دو برابر بزرگتر
doubled U دو برابر بزرگتر
double U دو برابر بزرگتر
samuel sen U سموئیل بزرگتر
superior number U عدد بزرگتر
expands U بزرگتر کردن
expanding U بزرگتر کردن
oversize U بزرگتر از اندازه
bigbrother U برادر بزرگتر
increase U بزرگتر شدن
brown major U براون بزرگتر
Shall wd go for awalk ? shall we go and stretch our legs . U میل دارید قدری قدم بزنیم ؟
Any objections ? U فرمایشی بود ؟ ( ایراد یا اعتراضی دارید )
i have as many books as you U کتاب شما دارید منهم دارم
keep up your french U زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
how do you like it U ایا میل دارید یا ندارید تا چه اندازه
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
Do you have any more luggage? U آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
Do you have a hotel guide? U آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
where do you live U کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
what is the latest U خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
Thank you, I appreciate it. U خیلی ممنون.شما لطف دارید.
repots U در گلدان بزرگتر کاشتن
to increase [to, by] U بزرگتر شدن [به مقدار]
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
whoppers U از اندازه بزرگتر عظیم
whopper U از اندازه بزرگتر عظیم
repotted U در گلدان بزرگتر کاشتن
repotting U در گلدان بزرگتر کاشتن
feck U سهم بزرگتر اکثریت
macronucleus U هسته سلولی بزرگتر
repot U در گلدان بزرگتر کاشتن
If there is a reason for complaint, please contact ... U اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Do you have a room with a better view? U آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
positive U ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
He wants to bite off more than he can chew. U لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
You're improving. <idiom> U دارید بهتر می شوید [در انجام کارتان] [اصطلاح روزمره]
Do you have some change for the parking meter? U آیا شما پول خرد برای پارکومتر دارید؟
Would you care for a cup of coffee? U آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
Is there train running on time? U آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
clouting U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
satellites U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
clouts U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
satellite U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
improper fraction U کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
clout U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
overslaugh U بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
overload U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
His eye is bigger than his belly. <proverb> U چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
overloaded U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloads U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
to inlay a printed page U صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
carries U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carried U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflow U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carrying U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflows U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflowed U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
chaining U به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
carries U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
carrying U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serials U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
milk disk U دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
goal U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goals U 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
gained U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
excess U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
gains U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
subset U مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
what is your name U نام شما چیست چه نام دارید
sub domain U سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
overlay U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com