Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Could you watch my bag
[for me]
until I get back?
U
آیا می توانی مواظب کیف من باشی تا من بر گردم؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
You can be sure of that!
U
در این مورد تو می توانی مطمئن باشی!
I am looking for work ( ajob).
U
دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I shall be back this day month .
U
درست یک ماه دیگه برمی گردم
A meddler . a busybody . Nosey parker.
U
فضول باشی
chief rabbi
U
خاخام باشی
colonels
U
مین باشی
colonel
U
مین باشی
sergeants
U
یوزباشی وکیل باشی
sergeant
U
یوزباشی وکیل باشی
tantivy
U
جانم باشی بتاخت
ambidextrality
U
دو سو توانی
infirmity
U
نا توانی
impuissance
U
نا توانی
ambidexterity
U
دو سو توانی
equipotentiality
U
هم توانی
save one's breath
<idiom>
U
به صرفت است که ساکت باشی
the morning hour has gold in its mouth
<proverb>
U
سحرخیز باش تا کامروا باشی
early to bed early to rise makes a man healthy wealthy and wise
<proverb>
U
سحرخیز باش تا کامروا باشی
power function
U
تابع توانی
exponential curve
U
منحنی توانی
power law
U
قانون توانی
power spectrum
U
طیف توانی
The early bird gets the worm.
<proverb>
U
سحر خیز باش تا کامروا باشی.
power series
U
سری توانی
[ریاضی]
Can you stay over night?
U
می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Look out!
U
مواظب باش !
internal power
U
توانی که داخل هواپیما تولیدمیشود
Can you wait until tommorrow?
U
می توانی تافردا صبر کنی ؟
Mind what you're doing!
[Be careful!]
U
احتیاط کن
[مواظب باش ]
!
to watch children
U
مواظب بچه ها بودن
to guard against danger
مواظب خطر بودن
keep an eye on things.
U
مواظب جریان باش
Watch the child !
U
مواظب بچه باش !
Be careful !
U
احتیاط کن ( مواظب باش )!
Take care of yourself!
U
مواظب خودت باش !
Could you lend me some money ?
U
می توانی یک قدری به من پول قرض بدهی ؟
See if you can regulate the expenditures .
U
ببین می توانی هزینه ها رامنظم کنی
Can you prove it to me?
U
آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
you can't have it both ways.
<idiom>
U
نمی توانی هم خدا را بخواهی و هم خرما.
Be careful not to burn the meat .
U
مواظب باش گوشت رانسوزانی
Watch your health!
U
مواظب سلامتی خودت باش!
Be carefull not to spI'll the food .
U
مواظب باش غذاهارانریزی زمین
Be carful of your health .
U
متوجه ( مواظب ) سلامتت باش
Be carfull not to breathe a word .
U
مواظب باش نفست درنیاید
I've got to watch what I eat.
U
باید مواظب رژیمم باشم.
good riddance
<idiom>
U
وقتی چیزی را از دست بدهی وبخاطرش خیلی خوشحال باشی
You can lift the piano alone.
U
تنهائی نمی توانی پیانو رابلند کنی
Can you reckon the cost of the trip?
U
هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
Mind your head!
U
مواظب سرت باش!
[که به جایی نخورد]
See if you can unite the dead knot .
U
ببین این گره کور را می توانی باز کنی
Watch yourself up on the roof.
U
مواظب خودت روی پشت بام باش.
I've got to watch what I eat.
U
من باید مواظب به آنچه می خورم باشم.
[که چاق نشوم]
Bye and take care of yourself!
[leaving phrase]
U
خداحافظ و مواظب خودت باش!
[عبارت هنگام ترک ]
exponent
U
شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند
exponents
U
شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند
Can you watch the dog for us this weekend?
U
آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
to mind
U
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com