Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
May I see the room?
U
آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
if i see him
U
اگر او را ببینم
i know that place by sight
U
ببینم می شناسم
Well discuss it at dinner.
U
سرت رابلند کن ببینم
I'd like to see Mr. ...
U
من می خواهم آقای ... را ببینم.
I wish I could meet ( see ) her .
U
کاش می توانستم اورا ببینم
we shall see
U
تا ببینم بعد معلوم میشود
Tell me how you escaped?
U
بگو ببینم چطور فرار کردی ؟
i can go
U
میتوانم بروم
i will t. you for the book
U
شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
so far as i can guess
U
انچه من میتوانم حدس بزنم
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
How can I make such pilot
U
چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
Can I rent a holiday cottage?
U
آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
Can I rent a flat?
U
آیا میتوانم یک آپارتمان اجاره کنم؟
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
Where can I get butane gas?
U
کجا میتوانم گاز بوتان بگیرم؟
How do I get to city center?
U
چطور میتوانم به مرکز شهر بروم؟
Where can I hire a car?
U
کجا میتوانم اتومبیل اجاره کنم؟
Where can I get a taxi?
U
کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
Can I get there on foot?
U
آیا میتوانم تا آنجا پیاده بروم؟
Where can I park my car?
U
کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
Where can I get my car washed?
کجا میتوانم اتومبیلم را بدهم بشویند؟
Can I rent a bungalow?
U
آیا میتوانم یک خانه ویلایی اجاره کنم؟
Where can I get butane gas?
U
کجا میتوانم گاز بوتان تهیه کنم؟
Can I pay by credit card?
U
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
Can I make an appointment for friday?
U
آیا میتوانم برای روز جمعه وقت قبلی بگیرم؟
we must see what can be done
U
به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
room mate
U
هم اتاق
chambers
U
اتاق
rooms
U
اتاق
room
U
اتاق
chamber
U
اتاق
newsrooms
U
اتاق نودادنگاری
newsroom
U
اتاق نودادنگاری
newsroom
U
اتاق خبر
houseroom
U
اتاق خانه
long gallery
U
اتاق طویل
waiting-room
U
اتاق انتظار
newsrooms
U
اتاق خبر
reading rooms
U
اتاق قرائت
common room
U
اتاق استادان
common rooms
U
اتاق استادان
keeping-room
U
اتاق نشیمن
reading room
U
اتاق قرائت
a sinlge room
U
یک اتاق یک نفره
batten
U
[تخته ی کف اتاق ]
assmbly-room
U
اتاق همایش
ante-chamber
U
اتاق انتظار
Room 123
U
اتاق 123
common joist
U
تیر کف اتاق
a double room
U
یک اتاق دو نفره
reception room
U
اتاق پذیرایی
reception room
U
اتاق انتظار
reception rooms
U
اتاق پذیرایی
reception rooms
U
اتاق انتظار
Get out of the room.
U
از اتاق بروبیرون
dortour
U
اتاق خواب
dorter
U
اتاق خواب
a single room
U
یک اتاق یک نفره
sitting room
U
اتاق نشیمن
sickrooms
U
اتاق بیمار
sickroom
U
اتاق بیمار
studios
U
اتاق کار
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق تجارت
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
chamber of trade
U
اتاق تجارت
surgery
U
اتاق جراحی
surgeries
U
اتاق جراحی
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
living room
U
اتاق نشیمن
living rooms
U
اتاق نشیمن
wheelhouse
U
اتاق سکان
wheelhouses
U
اتاق سکان
sitting-room
U
اتاق نشیمن
linoleum
U
مشمع کف اتاق
clearing houses
U
اتاق تهاتر
clearing house
U
اتاق تهاتر
roomfuls
U
بقدر یک اتاق پر
roomful
U
بقدر یک اتاق پر
studio
U
اتاق کار
distorted room
U
اتاق خطاانگیز
bed and breakfast
U
اتاق و صبحانه
studding
U
ارتفاع اتاق
tearoom
U
اتاق چای
toolroom
U
اتاق ابزار
war room
U
اتاق عملیات
spense
U
اتاق ناهارخوری
war room
U
اتاق جنگ
spence
U
اتاق ناهارخوری
room temperature
U
دمای اتاق
vestibular
U
اتاق کوچک بدن
operations room
U
اتاق عملیات
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
snow cave
U
اتاق برفی
undercroft
U
اتاق کلیسا
vacuum chamber
U
اتاق خلاء
enclosure
U
اتاق راهبان
[دین]
casuality department
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
A+E unit
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency
U
اتاق عمل اورژانس
calefactory
U
[اتاق گرم صومعه]
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
U
اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room
U
اتاق عمل اورژانس
Casuality
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
workshops
U
اتاق کار کارگاه
workroom
U
اتاق کار کارگاه
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
stokehold
U
اتاق اتشخانه کشتی
undercroft
U
اتاق زیر زمینی
vestibular
U
مربوط به اتاق کوچک
Br
U
مخفف اتاق خواب
playroom
U
اتاق بازی کودکان
playrooms
U
اتاق بازی کودکان
Operation room.
U
اتاق عمل ( بیمارستان )
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
workshop
U
اتاق کار کارگاه
cabins
U
اتاق کوچک قایق
cabin
U
اتاق کوچک قایق
chamber
U
اتاق خواب خوابگاه
hall
U
اتاق بزرگ دالان
halls
U
اتاق بزرگ دالان
vestries
U
اتاق دعا رخت کن
vestry
U
اتاق دعا رخت کن
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
chambers
U
اتاق خواب خوابگاه
tape library
U
اتاق مخصوص نگهداری نوار
She entered the room as naked as the day she was born .
U
لخت وعور وارد اتاق شد
deckhouse
U
اتاق روی عرشه کشتی
My room hasn't been prepared.
اتاق من آماده نشده است.
cattle
[rooms]
of the worst description
U
دام
[اتاق]
در بدترین وضعیت
Mary is in the next room.
U
ماری در اتاق پهلویی است.
study
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
She was sitting in the corner of the room .
U
گوشه اتاق نشسته بود
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
redoes
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
studies
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redo
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redid
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
smoking room
U
اتاق ویژه سیگار کشیدن
redone
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
Egyptian hall
U
[اتاق عمومی مستطیل شکل]
What is my room number?
U
شماره اتاق من چند است؟
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
redoing
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
NO VACANCIES
U
اتاق خالی موجود نیست.
Do you have any vacancies?
U
آیا اتاق خالی دارید؟
suites
U
اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
bodywork
U
ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
suite
U
اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
enfilade
U
[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
smoker
U
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
stateroom
U
اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
smokers
U
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
Give the room a good clean.
U
اتاق را حسابی جمع وجور کردن
loft ladder
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic door-case
[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
double up
<idiom>
U
اتاق خود را باکسی شریک بودن
attic ladder
U
پلکلان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder
U
پلکلان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
There is an air of mystery in this room.
U
این اتاق حالت مرموزی دارد
There are no vacancies at the hotel.
U
هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
wood block
U
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
wall-to-wall
U
[مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
smoking room
U
اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
The room was tastefully decorated with flowers .
U
اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
The room is stuffy.
U
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
Hotel accommodation is rather expensive there.
U
قیمت
[اتاق]
هتل آنجا واقعا گران است.
Could you put a cot in the room?
U
آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Could you put an extra bed in the room?
U
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
hanging
U
[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
europen plan
U
نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
lararium
U
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
hypostyle hall
U
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
accessorize
U
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
The room is bare of furniture .
U
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
drapery rug
U
قالیچه های پرده ای
[جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
dalle
U
صفحه بتنی
[یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
After dinner he likes to retire to his study.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
solarium
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solariums
U
اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
offices
U
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com