English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Could we have a table in the corner? U آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Could we have a table by the window? U آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? U آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
petitioning creditor U بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
escapism U هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
aristocracy U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracies U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
perpetuting testtimony U تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
corner U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
cornering U گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
eremitic U گوشه نشینانه گوشه گیر
acute angle U گوشه تیز گوشه تند
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
posses U ممکن
practicable <adj.> U ممکن
executable <adj.> U ممکن
workable <adj.> U ممکن
makable <adj.> U ممکن
possible U ممکن
conceivable U ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> U ممکن
manageable <adj.> U ممکن
makeable <adj.> U ممکن
thinkable U ممکن
achievable <adj.> U ممکن
contrivable <adj.> U ممکن
doable <adj.> U ممکن
feasible U ممکن
feasible <adj.> U ممکن
posse U ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> U ممکن
possible capacity U گنجایش ممکن
available U ممکن الحصول
as far as possible U هر چه ممکن است
ternary U با سه حالت ممکن
impossible U غیر ممکن
mayhap U ممکن است
multilevel U با مقادیر ممکن
perchance U ممکن است
perhaps U ممکن است
to be posible U ممکن بودن
probable error U خطای ممکن
warning U توجه به خط ر ممکن
possibilities U چیز ممکن شق
warnings U توجه به خط ر ممکن
inexecutable <adj.> U غیر ممکن
possibility U چیز ممکن شق
impracticable <adj.> U غیر ممکن
interactive U را ممکن میکند
unfeasible <adj.> U غیر ممکن
probable error U خطای ممکن [ریاضی]
as much as possible U هر قدر ممکن است
pron to U با حداکثر سرعت ممکن
minimise U کوچک کردن تا حد ممکن
may U ممکن است میتوان
nemo tenetur ad impossible U غیر ممکن وادارکرد
i may go U ممکن است بروم
leg U مسیر ممکن در یک تابع
legs U مسیر ممکن در یک تابع
an impossible act U کار غیر ممکن
to the nth degree <idiom> U بالاترین وجه ممکن
feasible solutions U راه حلهای ممکن
may i go yes you may U ایا ممکن است من بروم
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
perhaps you have seen it U ممکن است انرادیده باشید
ultimate strength U حاصلضرب بیشترین بار ممکن
he may come late U ممکن است دیر بیاید
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
ramp weight U حداکثر وزن ممکن هواپیما
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
it is not p to climb it U نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
phoneme U که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
mesh U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
May I have an iron? U ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
meshes U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Can you give me an estimate? U ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
bifurcation U سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
contingency U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingencies U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
May I have an ashtray? U ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
By hook or by crook. somehow. U هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
May I have a blanket? U ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
meshing U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
hexangular U شش گوشه
recess U گوشه
cornerwise U از گوشه
recesses U گوشه
triquetrous U سه گوشه
pointedness U گوشه
figuration U گوشه
cornerways U از گوشه
polygons U بس گوشه
polygon U بس گوشه
ear U گوشه
quip U گوشه
quipped U گوشه
quipping U گوشه
quips U گوشه
coin=quoin U گوشه
coign U گوشه
angle U گوشه
nonagon U 9 گوشه
angles U گوشه
ears U گوشه
hesagonal U شش گوشه
lobe U گوشه
cantle U گوشه
agonic U بی گوشه
corners U گوشه
cornering U گوشه
three cornered U سه گوشه
corner U گوشه
sexangle U شش گوشه شش بر
lobes U گوشه
nook U گوشه
hexagon U شش گوشه
hexagons U شش گوشه
quoin U گوشه
trigonic U سه گوشه
in the corner U در گوشه
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have a bath towel? U ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
Could we have a fork please? U ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
She has everything a woman can wish for. U اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
Would you mind filling in this registration form? U آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Can you help me with my luggage? U ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Will you tell me when to get off? U ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
optimize U کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Could you drive more slowly, please? U ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Can you serve me immediately? U آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
May I have some soap? U ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
May I have a word with you? U ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
May I change this? U آیا ممکن است این را عوض کنم؟
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
capacities U انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
capacity U انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
an accessible place U جایی که راه یافتن بدان ممکن است
give a catch U زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
cubby-hole U گوشه دنج
anchoress U زن گوشه نشین
an acute angle U گوشه تیز
cubby-holes U گوشه دنج
cornerstone U سنگ گوشه
piquant U گوشه دار
heptagonal U هفت گوشه
dodecagon U دوازده گوشه
cubby hole U گوشه دنج
tetragon U چهار گوشه
pentagon U پنج گوشه
pentagons U پنج گوشه
knee U سه گوشه سه راهی
angled U گوشه دار
cornered U گوشه دار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com