Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Are there any antiquities here?
U
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Monumental design
U
طرح آثار باستانی
classics
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classic
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicist
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicists
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
fine art
U
آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
Dont ever come here again.
دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار.
[اینجا نیا.]
secondary effects
U
آثار جانبی
byeffects
U
آثار جانبی
by-effects
U
آثار جانبی
spillover effects
U
آثار جانبی
adverse reactions
U
آثار جانبی
side effects
U
آثار جانبی
feretory
U
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
after image
[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
gray
U
باستانی
traditionary
U
باستانی
archaic
<adj.>
U
باستانی
age old
U
باستانی
classically
U
باستانی
older
U
باستانی
old
U
باستانی
oldest
U
باستانی
antiquarian
U
باستانی
ancient
U
باستانی
antiquaries
U
باستانی
antiquary
U
باستانی
relic
U
باستانی
relics
U
باستانی
age-old
U
باستانی
antique
U
باستانی
antiques
U
باستانی
primer
U
باستانی ابتدایی
primers
U
باستانی ابتدایی
in ancient times
U
در روزگار باستانی
northman
U
اسکاندیناوی باستانی
norseman
U
اسکاندیناوی باستانی
classicism
U
سبک باستانی
ancient relics
U
اثار باستانی
aramaean
U
زبان باستانی
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
paleograph
U
نسخه خطی باستانی
paleographic
U
وابسته بخطوط باستانی
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
avestan
U
زبان باستانی ایران
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
primeval
U
بسیار کهن باستانی
classical
U
پیرو سبکهای باستانی
classical
U
وابسته به ادبیات باستانی
ethiopic
U
زبان باستانی حبشه
classicize
U
درزمره ادبیات باستانی
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
veda
U
کتاب مقدس باستانی هند
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
classicalism
U
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
agonistical
U
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
gaul
U
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
pelta
U
سپر یونانیان ورومیان باستانی
classicality
U
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
dorian
U
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
traditionalism
U
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
reliquaries
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
dithyramb
U
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
corinthian
U
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
doge
U
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phygian
U
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
hitherto
U
تا اینجا
where
U
اینجا
here
U
در اینجا
in this country
<adv.>
U
در اینجا
hither
U
اینجا
in these parts
<adv.>
U
در اینجا
so far
U
تا اینجا
thus far
U
تا اینجا
hither
U
به اینجا
here
U
اینجا
Memling motif
U
طرح گل مملینگ
[این طرح الهام گرفته شده از آثار هنرمند بلژیکی قرن پانزدهم میلادی، هانس مملینگ است که در فرش های آن ناحیه به چشم می خورد.]
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
passim
U
اینجا وانجا
We are short of space here .
U
اینجا جا کم داریم
i am a stranger here
U
من اینجا غریبم
here and there
U
اینجا انجا
up and down
U
اینجا وانجا
Make some room here.
U
یک قدری اینجا جا باز کن
i wish to stay here
U
میخواهم اینجا بمانم
At this point of the conversation.
U
صحبت که به اینجا رسید
i had hom there
U
اینجا گیرش اوردم
isn't he there
U
ایا او اینجا نیست
no one is here
U
هیچکس اینجا نیست
I wI'll get off here.
U
اینجا پیاده می شوم
i do not belong here
U
من اهل اینجا نیستم
I am just passing through.
فقط از اینجا میگذرم.
make oneself scarce
<idiom>
U
دور شو ،از اینجا برو
here lies
U
در اینجا دفن است
hereon
U
در این مورد در اینجا
Come here tomorrow .
U
فردا بیا اینجا
Out with them!
U
بروند بیرون
[از اینجا]
!
Let us get out of here!
U
برویم از اینجا بیرون!
I am just passing through.
از اینجا عبور میکنم.
Greek Revival
U
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
delphine classics
U
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
I am here on business.
برای کار اینجا آمدم.
He usually drops by to see me .
U
غالبا" می آید اینجا بدیدن من
None of that here. Nothing doing here.
U
اینجا از این خبرها نیست
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose.
U
ماندن او در اینجا بی فایده است
I dropped in to say hello.
U
آمدم اینجا یک سلامی بکنم
I feel like a fifth wheel.
U
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
I've been here for five days.
U
پنج روزه که من اینجا هستم.
i have come on business
U
کاری دارم اینجا امدم
i intend to stay here
U
قصد دارم اینجا بمانم
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
He came over here in a mad rush.
U
او
[مرد]
با کله اینجا آمد.
some one must stay here
U
یک کسی باید اینجا بماند
take away your things
U
اسباب خود را از اینجا ببرید
The bus to ... stops here.
U
اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
what is your business here
U
کار شما اینجا چیست
It is extremely hot in here .
U
اینجا بی اندازه گرم است
Is there a car wash?
U
آیا اینجا کارواش هست؟
He promised me to be here at noon .
U
به من قول داد ظهر اینجا با شد
I am here on holiday.
من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
I am here on business.
برای تجارت اینجا آمدم.
Is there a car wash?
U
آیا اینجا ماشینشویی هست؟
It is pointless for her to come here .
U
موضوع ندارد اینجا بیاید
Left out of one place and driven away from another.
<proverb>
U
از آنجا مانده از اینجا رانده .
It has been a very enjoyable stay.
در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
Ouroboros
U
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
I am working here non-stop.
U
یک بند دارم اینجا کار می کنم
How long can I park here?
U
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
She comes here at least once a week .
U
دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
It seems I am not welcome (wanted) here.
U
مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
Could you put us up for the night ?
U
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Just sign here and leave at that .
U
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
May I park there?
U
ممکن است اینجا پارک کنم؟
I am leaving early in the morning.
من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Can we camp here?
U
آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
How long does the train stop here?
U
چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Can we camp here?
U
آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
How dare he come here .
U
غلط می کند قدم اینجا بگذارد
This is a good residential are ( neighbourhood ) .
U
اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
hic jacet
U
در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
We were afraid lest she should get here too late .
ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
No one sent me, I am here on my own account.
U
هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
His coming here was quite accidental.
U
آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
This is an ideal spot for picnics .
U
اینجا برای پیک نیک ماه است
Do you think it advisable to wait here
U
آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
She comes here once in a blue moon .
U
سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
commit no nuisance
U
ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
They dont recognize your high-school diploma here.
U
دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
Is there a camp site near here?
U
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
U
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
Well, now everyone's here, we can begin.
U
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
We consider it a great honor to have you here with us tonight.
U
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
Ancient Greece
U
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
purgation
U
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
What is going on here?
U
اینجا چه خبر است؟
[وقتی قضیه نامفهوم است]
[اصطلاح روزمره]
My mind was elsewahere. My thouthts were wandering.
U
حواسم اینجا نبود ( حواسم جای دیگه بود )
I am here for a language course
U
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
Fancy meeting you here ! this is indeed a small woeld ! this is pleasant surprise !
U
شما کجا اینجا کجا !
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com