Perdic | آگهی گر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 25 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	adman	آگهی گر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	mail U	پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
	mail U	پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
	mails U	پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
	mails U	پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
	advertise	آگهی دادن
	advertisement	آگهی
	advertisement	آگهی های تجارتی
	advertising	آگهی
	advertising	تبلیغ و آگهی تجاری
	advertising	آگهی کردن
	classified advertisement	آگهی طبقه بندی شده
	classified advertisement	آگهی کوچک در جای خاص
	letter of advice	آگهی
	notice board U	1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
	sysop U	شخصی که سیستم تخته آگهی یا شبکه را نگه می دارد
	bill poster U	کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
	bill posters U	کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
	advertising poster	محل نصب آگهی
	notice U	اعلامیه [روی تابلو یا ستون آگهی]
	public notice U	آگهی به مردم
	How much does an ad per line cost? U	هر خط یک آگهی چقدراست؟
	advertising pillar U	ستون آگهی
	advertising column U	ستون آگهی
	prospectus U	آگهی پذیره نویسی
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy