Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dead
U
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
incompatible
U
ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
defective
U
خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند
down
U
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
law fallen into desuetude
U
قانونی که دیگر اجرا نمیشود
fix
U
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fixes
U
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
locals
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
non procedural language
U
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
synchronous
U
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
batch
U
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
batches
U
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
processor
U
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد
backgrounds
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background
U
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
non placer
U
موافقت نمیشود
fat is insoluble in water
U
چربی در اب حل نمیشود
he takes no notice of it
U
ملتفت نمیشود
The door is jammed.
در باز نمیشود.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
doesn't
U
نمیکند
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
indelible pencil
U
مدادی که خط ان پاک نمیشود
impossible to get hold of
U
نمیشود گیر آورد
leakages
U
به خزانه وارد نمیشود
leakage
U
به خزانه وارد نمیشود
oil is immiscible with water
U
روغن با اب امیخته نمیشود
non-starter
U
طرحی که انجام نمیشود
non-starters
U
طرحی که انجام نمیشود
that does not f.
U
این دلیل نمیشود
no two leaves are identical
U
دو برگ یکی نمیشود
why does he not admit it
U
چراتصدیق نمیکند
it makees no difference
U
فرقی نمیکند
it makees no difference
U
تفاوتی نمیکند
it is secure
U
عیب نمیکند
confedration of states
U
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
He is not to be relied upon.
U
نمیشود به او
[مرد]
اتکا کرد.
no pay nowork
U
پول ندهندکار هم کرده نمیشود
the law is not retrospective
U
قانون عطف به ماسبق نمیشود
it is indifferent to me
U
برای من فرقی نمیکند
it is not in good workingorder
U
خوب کار نمیکند
static
U
که در زمان تغییر نمیکند. 2-
ignorance of the law is no defence
U
جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
fair words butter no parsnips
U
به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
no pains no gains
U
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
mistake of law is no defence
U
اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
fine words butter no parsnips
U
بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
fixes
U
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix
U
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix
U
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
fixes
U
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
insulators
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
it makes a t. difference
U
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
an impersonal deity
U
خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
acid fast
U
دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
blind hole
U
سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
sticking points
U
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
sticking point
U
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
coast is clear
<idiom>
U
هیچ خطری تورا تهدید نمیکند
outages
U
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
the face remains
U
مطلب همانست که هست فرق نمیکند
weedless
U
قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
outage
U
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
The light doesn't work.
این چراغ برق کار نمیکند.
The heating doesn't work.
این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
maskable
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
crush hat
U
کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
non sequitur nonsensical
U
نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
background processing
U
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
infallibilist
U
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
no parity
U
ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند
chromometer
U
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
timberline
U
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
deadbeat
<idiom>
U
شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند
luggable
U
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
jus ex injuria non oritur
U
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
non impact printer
U
که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
local
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
locals
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
morganatic marriage
U
عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
inactive
U
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود
freeing
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
frees
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
down
U
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
ro
U
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
freed
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
detects
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
full
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detect
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
fullest
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detected
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
zero slot lan
U
شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
doa
U
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
static
U
زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
subroutine
U
زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
illegal
U
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
downtime
U
مدتی که کارخانه کار نمیکند مدت استراحت ماشین وکارخانه درشبانه روز
fellow traveler
U
کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
i/o
U
روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
reactive mode
U
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
blind keyboard
U
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
field
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
faulted
U
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults
U
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault
U
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
protective
U
آنچه حافظت میکند
producing
U
آنچه تولید میکند
biased
U
آنچه اریب دارد
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
incoming
U
آنچه از خارج می آید
knowledge
U
آنچه دانسته است
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
unwanted
U
آنچه لازم نیست
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
authentic
U
آنچه درست است
used
U
آنچه جدید نیست
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
continual
U
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
common
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
commonest
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
dependent
U
آنچه به دلیلی متغیر است
transportable
U
آنچه قابل حمل است
round
U
آنچه در دایره حرکت میکند
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
preformatted
U
آنچه فرمت شده باشد
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com