Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
ansi
U
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
he takes no notice of it
U
ملتفت نمیشود
non placer
U
موافقت نمیشود
fat is insoluble in water
U
چربی در اب حل نمیشود
The door is jammed.
در باز نمیشود.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
no two leaves are identical
U
دو برگ یکی نمیشود
non-starters
U
طرحی که انجام نمیشود
oil is immiscible with water
U
روغن با اب امیخته نمیشود
leakage
U
به خزانه وارد نمیشود
that does not f.
U
این دلیل نمیشود
non-starter
U
طرحی که انجام نمیشود
indelible pencil
U
مدادی که خط ان پاک نمیشود
leakages
U
به خزانه وارد نمیشود
impossible to get hold of
U
نمیشود گیر آورد
the law is not retrospective
U
قانون عطف به ماسبق نمیشود
confedration of states
U
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
law fallen into desuetude
U
قانونی که دیگر اجرا نمیشود
He is not to be relied upon.
U
نمیشود به او
[مرد]
اتکا کرد.
no pay nowork
U
پول ندهندکار هم کرده نمیشود
fine words butter no parsnips
U
بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
fair words butter no parsnips
U
به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
ignorance of the law is no defence
U
جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
no pains no gains
U
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
mistake of law is no defence
U
اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
blind hole
U
سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
an impersonal deity
U
خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
acid fast
U
دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
non sequitur nonsensical
U
نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
maskable
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
crush hat
U
کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
luggable
U
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
inactive
U
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود
morganatic marriage
U
عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
full
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detects
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
detected
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
fullest
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
far-reaching
U
شامل
in-
U
شامل
in
U
شامل
sweeping
U
شامل
inclusive
U
شامل
comprising
U
شامل
containing
U
شامل
covering
U
شامل
including
U
شامل
self inclusive
U
شامل
Inc
U
شامل
blind keyboard
U
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
reactive mode
U
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
excluding
U
شامل نشدن
ineligible
U
شامل نشدنی
includable
U
شامل کردنی
includible
U
شامل کردنی
embraced
U
شامل بودن
applies
U
شامل شدن
embraces
U
شامل بودن
engirdle
U
شامل بودن
engird
U
شامل بودن
apply
U
شامل شدن
applying
U
شامل شدن
inclusive or
U
یای شامل
butyric
U
شامل کره
butyraceous
U
شامل کره
comprise
U
شامل بودن
do with
<idiom>
U
شامل شدن
comprised
U
شامل بودن
retrospect
U
شامل گذشته
bimillenary
U
شامل دوهزار
trinomial
U
شامل سه نام
embracing
U
شامل بودن
comprises
U
شامل بودن
embrace
U
شامل بودن
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
plenary
U
شامل تمام اعضاء
encompasses
U
شامل بودن دربرگرفتن
encompassed
U
شامل بودن دربرگرفتن
encompass
U
شامل بودن دربرگرفتن
plenaries
U
شامل تمام اعضاء
encompassing
U
شامل بودن دربرگرفتن
across the board
U
شامل تمام طبقات
exclusion
U
عمل شامل نشدن
excludes
U
شامل نشدن یا جداشدن
over all
U
شامل همه چیز
retroact
U
شامل گذشته شدن
intraspecific
U
شامل گروه بخصوصی
intraspecies
U
شامل گروه بخصوصی
inclusive or gate
U
دریچه یای شامل
exhaustive
U
شامل تمام جرئیات
echaustive
U
شامل همهء جزئیات
terraqueous
U
شامل خشکی ودریا
exclude
U
شامل نشدن یا جداشدن
ex post facto
U
شامل اصول گذشته
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
tetraethyl
U
شامل چهاردسته اتیل در هرملکول
toffee
U
اب نبات شامل شکر زردوشیره
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
defensive
U
منطقه دفاعی شامل دروازه
thetical
U
وابسته به یا شامل پایان نامه
thetic
U
وابسته به یا شامل پایان نامه
tetrahydrate
U
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
fullest
U
کامل یا شامل همه چیز
full
U
کامل یا شامل همه چیز
contain
U
شامل بودن خودداری کردن
contained
U
شامل بودن خودداری کردن
contains
U
شامل بودن خودداری کردن
tenementary
U
شامل ملک استیجاری اپارتمانی
retroactively
U
چنانکه شامل گذشته شود
interfaces
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
toffees
U
اب نبات شامل شکر زردوشیره
toffy
U
اب نبات شامل شکر زردوشیره
entailed
U
شامل بودن فراهم کردن
all round
U
کاملا شامل هر چیز یا هرکس
entails
U
شامل بودن فراهم کردن
entail
U
شامل بودن فراهم کردن
Is breakfast included?
U
آیا شامل صبحانه هم میشود؟
apodeictic
U
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
gnomic
U
شامل پند و ضرب المثل
apodictic
U
شامل یا مستلزم بیان حقیقت
interface
U
که شامل : کانال ورودی /خروجی
entailing
U
شامل بودن فراهم کردن
knowledge
U
آنچه دانسته است
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
protective
U
آنچه حافظت میکند
producing
U
آنچه تولید میکند
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
authentic
U
آنچه درست است
unwanted
U
آنچه لازم نیست
used
U
آنچه جدید نیست
incoming
U
آنچه از خارج می آید
biased
U
آنچه اریب دارد
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
twinkle box
U
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
applies
U
درخواست کردن شامل حال بودن
this proverb is not a to him
U
این مثل شامل حال اونیست
applying
U
درخواست کردن شامل حال بودن
turkic
U
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
interactive
U
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
bumf
U
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
sclav ect
U
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
except
U
مکان دهی و ادغام شامل نیست
english sonnet
U
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
apply
U
درخواست کردن شامل حال بودن
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
turki
U
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
malfunction
U
آنچه درست کار نکند
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
variable
U
آنچه قابل تغییر است
variables
U
آنچه قابل تغییر است
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
valuing
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com