Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
game
U
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
impulsive
U
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
transients
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
models
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
modeled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modelled
U
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
effective
U
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
bubble help
U
خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
TrueType
U
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
alphaphotographic
U
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
keep one's wits about one
<idiom>
U
حفظ آرامش
With peace of mind.
U
با آرامش خیال وخاطر
affray
سلب آرامش مردم
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
best fit
U
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
warm up
<idiom>
U
گرم کردن (برای بازی)
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
speculative demand for money
U
تقاضای سفته بازی برای پول
draught board
U
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
to pull strings
U
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
sit on the ball
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead
U
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
speculative demand for money
U
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
cutback
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
par
U
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
alpha beta technique
U
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
cutbacks
U
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
beach balls
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
beach ball
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
tees
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
U
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
bridge
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
authentic
U
آنچه درست است
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
knowledge
U
آنچه دانسته است
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
used
U
آنچه جدید نیست
unwanted
U
آنچه لازم نیست
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
incoming
U
آنچه از خارج می آید
protective
U
آنچه حافظت میکند
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
biased
U
آنچه اریب دارد
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
producing
U
آنچه تولید میکند
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
flexible
U
آنچه قابل تغییر است
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
availability
U
آنچه به آسانی بدست آید
clearer
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
finished
U
آنچه کامل شده است
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
immediate
U
آنچه یکباره اتفاق افتد
clears
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
preformatted
U
آنچه فرمت شده باشد
unedited
U
آنچه ویرایش نشده است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
dependent
U
آنچه به دلیلی متغیر است
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
clear
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearest
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
malfunction
U
آنچه درست کار نکند
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
durable
U
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
identities
U
آنچه کسی یا چیزی است
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
requirements
U
آنچه مورد نیاز است
identity
U
آنچه کسی یا چیزی است
movable
U
آنچه قابل حرکت است
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
approximating
U
آنچه تقریبا درست است
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
variables
U
آنچه قابل تغییر است
variable
U
آنچه قابل تغییر است
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
prior
U
آنچه قبلاگ رخ داده است
value
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
valuing
U
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
transportable
U
آنچه قابل حمل است
visible
U
آنچه قابل دیدن است
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
maskable
U
آنچه نادیده گرفتنی است
continual
U
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
round
U
آنچه در دایره حرکت میکند
efficient
U
آنچه که خوب کار میکند
common
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
commoners
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
relevant
U
آنچه ارتباط مهمی دارد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
thirds
U
آنچه بعد از دومین می آید
residual
U
آنچه در پشت سر باقی می ماند
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
commonest
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
third
U
آنچه بعد از دومین می آید
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
distant
U
آنچه در محلی قرار دارد
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
continuous
U
آنچه بدون توقف ادامه یابد
accidental
U
آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
accessible
U
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
specifies
U
بیان واضح آنچه نیاز است
specify
U
بیان واضح آنچه نیاز است
additional
U
آنچه جمع شده یا اضافه است
specifying
U
بیان واضح آنچه نیاز است
alternated
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
logical
U
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
incompatible
U
ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
successive
U
آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com