Total search result: 201 (21 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
TDR U |
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
times U |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
 |
 |
timed U |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
 |
 |
time U |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
 |
 |
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
 |
 |
in band signalling U |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
 |
 |
baseband U |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
 |
 |
base band U |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
 |
 |
ethernet U |
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور |
 |
 |
D SUB connector U |
ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود |
 |
 |
T connector U |
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند |
 |
 |
BNC connector U |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
 |
 |
fibre distributed data interface U |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است |
 |
 |
drop cable U |
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند. |
 |
 |
duct U |
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد |
 |
 |
adapter U |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
 |
 |
NIC U |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
 |
 |
T junction U |
اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان |
 |
 |
fibre distributed data interface II U |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
 |
 |
automatic U |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
 |
 |
automatics U |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
 |
 |
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
trellis coding U |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
 |
 |
bandwidth U |
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است |
 |
 |
wiring U |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
 |
 |
rf U |
ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود |
 |
 |
localtalk U |
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند |
 |
 |
conduit U |
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها |
 |
 |
conduits U |
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها |
 |
 |
carriers U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
 |
 |
carrier U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
 |
 |
punch down block U |
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP |
 |
 |
monitored U |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
 |
 |
monitor U |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
 |
 |
monitors U |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
 |
 |
operation U |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
 |
 |
RJ connector U |
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود |
 |
 |
landline U |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
 |
 |
CSMA CD U |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
 |
 |
cat U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
 |
 |
cats U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
 |
 |
asynchronous U |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
 |
 |
ribbons U |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
 |
 |
ribbon U |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
 |
 |
serial U |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
 |
 |
serials U |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
 |
 |
backward U |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
 |
 |
backwards U |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
 |
 |
ethernet U |
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود |
 |
 |
terminator U |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
 |
 |
echo check U |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
cable assembly U |
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل |
 |
 |
bras U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
 |
 |
bra U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
 |
 |
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
 |
 |
token bus network U |
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند |
 |
 |
patches U |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
 |
 |
patch U |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
 |
 |
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
 |
 |
tail U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
tails U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
tailed U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
fiber U |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
 |
 |
fibres U |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
 |
 |
fibre U |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
 |
 |
time U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
timed U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
times U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
chip U |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
 |
 |
chips U |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
 |
 |
reverses U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
 |
 |
reverse U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
 |
 |
reversing U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
 |
 |
reversed U |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
 |
 |
Manchester coding U |
و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است |
 |
 |
dtr U |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
 |
 |
hold U |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
 |
 |
holds U |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
 |
 |
FDDI U |
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود |
 |
 |
regenerating U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerate U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerated U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
regenerates U |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
 |
 |
idlest U |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
 |
 |
idled U |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
 |
 |
idles U |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
 |
 |
idle U |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
 |
 |
baseband transmission U |
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه |
 |
 |
overhead U |
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه |
 |
 |
fails U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
fail U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
failed U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
telephone U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
telephoned U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
telephones U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
telephoning U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
T carrier U |
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC |
 |
 |
modulate U |
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود |
 |
 |
modulates U |
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود |
 |
 |
modulating U |
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود |
 |
 |
word U |
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری |
 |
 |
worded U |
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری |
 |
 |
Micro Channel Architecture U |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA |
 |
 |
sensitivity U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
 |
 |
sensitivities U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
 |
 |
posted U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
 |
 |
post- U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
 |
 |
posts U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
 |
 |
post U |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
 |
 |
Kabul U |
کابل |
 |
 |
own ship's course bus U |
کابل او اس سی |
 |
 |
cable |
کابل |
 |
 |
cable clip U |
پل کابل |
 |
 |
cabled U |
کابل |
 |
 |
cable head U |
سر کابل |
 |
 |
cabling U |
کابل |
 |
 |
cable assembly U |
کابل |
 |
 |
cable block U |
قسمت کابل |
 |
 |
cable distribution head U |
مقسم سر کابل |
 |
 |
cable accessory U |
قطعات کابل |
 |
 |
binding screw U |
کلم کابل |
 |
 |
four core cable U |
کابل چهاررشتهای |
 |
 |
light weight cable U |
کابل سبک |
 |
 |
bunched cable U |
کابل چندلایی |
 |
 |
underground cable U |
کابل زیرزمینی |
 |
 |
gas filled cable U |
کابل گاز |
 |
 |
gas cable U |
کابل گازی |
 |
 |
twin cable U |
کابل دو قلویی |
 |
 |
coax U |
کابل هم محور |
 |
 |
quadoed cable U |
کابل چهارسیمه |
 |
 |
low loss cable U |
کابل با تلفات کم |
 |
 |
junction cable U |
کابل اتصال |
 |
 |
lead U |
کابل هادی |
 |
 |
low capacitance cable U |
کابل با فرفیت کم |
 |
 |
cable accessory U |
وسایل کابل |
 |
 |
clip U |
مفصل کابل |
 |
 |
telecommunication cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
caoxial cable U |
کابل کواکسیال |
 |
 |
flexible cable U |
کابل خم پذیر |
 |
 |
clips U |
مفصل کابل |
 |
 |
cable shield U |
لوله کابل |
 |
 |
flat cable U |
کابل تخت |
 |
 |
cable way U |
مسیر کابل |
 |
 |
cablet U |
کابل کوچک |
 |
 |
trunk cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
trunk line cable U |
کابل ارتباط |
 |
 |
clippings U |
مفصل کابل |
 |
 |
flat cable U |
کابل پهن |
 |
 |
cable guard U |
نگهدارنده کابل |
 |
 |
cable grip U |
چنگال کابل |
 |
 |
cable clamp U |
بست کابل |
 |
 |
cable block U |
مجموعه کابل |
 |
 |
long distance cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
leads U |
کابل هادی |
 |
 |
clipped U |
مفصل کابل |
 |
 |
cable box U |
اتاقک کابل |
 |
 |
cable cleat U |
بست کابل |
 |
 |
cable support U |
بست کابل |
 |
 |
come along clamp U |
بست کابل |
 |
 |
trunk cable U |
کابل ترانک |
 |
 |
cable connector U |
دو شاخه کابل |
 |
 |
cable core U |
سیم کابل |
 |
 |
bowden control cable U |
کابل کنترل |
 |
 |
coaxed U |
کابل هم محور |
 |
 |
outgoing cable U |
کابل خروجی |
 |
 |
control cable U |
کابل کنترل |
 |
 |
supply cable U |
کابل تغذیه |
 |
 |
multi conductor cable U |
کابل افشان |
 |
 |
cord U |
کابل واکسیل |
 |
 |
cords U |
کابل واکسیل |
 |
 |
tag line U |
کابل اتصالی |
 |
 |
hook cable U |
کابل قلاب |
 |
 |
hoisting cable U |
کابل بالاکش |
 |
 |
telegraph cable U |
کابل تلگراف |
 |
 |
anchor cable U |
کابل لنگر |
 |
 |
power cable U |
کابل قدرت |
 |
 |
anchor line cable U |
کابل لنگر |
 |
 |
telegraph cable buoy U |
بویه کابل |
 |
 |
tape cable U |
کابل نواری |
 |
 |
telephone cable U |
کابل تلفن |
 |
 |
multicore cable U |
کابل افشان |
 |
 |
single core cable U |
کابل یک سیمه |
 |
 |
ignition cable U |
کابل احتراق |
 |
 |
stranded conductor U |
کابل تک لایی |
 |
 |
single conductor cable U |
کابل تک لایی |
 |
 |
sheave U |
ریل و کابل |
 |
 |
sheating of cable U |
پوشش کابل |
 |
 |
extensions U |
کابل خرطومی |
 |
 |
intermediate type submarine cable U |
کابل ساحلی |
 |
 |
extension U |
کابل خرطومی |
 |
 |
dead end eye U |
قلاب کابل |
 |
 |
sheathed cable U |
کابل زرهی |
 |
 |
starter cable U |
کابل استارتر |
 |
 |
stranded wire U |
کابل تک لایی |
 |
 |
subscriber's cable U |
کابل مشترک |
 |
 |
subscriber's cable U |
کابل اتصال |
 |
 |
suspension cable U |
کابل اویزان |
 |
 |
single core cable U |
کابل یک رشتهای |
 |