Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
trendier
U
مطابق آخرین مد
at the eleventh hour
U
در آخرین لحظات
trendy
U
مطابق آخرین مد
trendiest
U
مطابق آخرین مد
swan song
<idiom>
U
آخرین سیما
last-ditch
U
آخرین فرصت
billionths
U
آخرین عدد یک میلیارد
billionth
U
آخرین عدد یک میلیارد
The last school day.
U
آخرین روز مدرسه
last-ditch
U
وابسته به آخرین تلاش
prints
U
آخرین صفحه چاپ شده
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
end
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ended
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
son file
U
آخرین گونه کاری یک فایل
printouts
U
آخرین صفحه چاپ شده
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
printout
U
آخرین صفحه چاپ شده
What is the latest news?
U
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
ends
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ended
U
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ends
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
last straw
<idiom>
U
[آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
end
U
نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
printed
U
آخرین صفحه چاپ شده
print
U
آخرین صفحه چاپ شده
last but not least
<idiom>
U
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
This is the latest mens fashion.
U
این آخرین مد لباس مردانه است
date
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
This is my last chance .
U
این برایم آخرین فرصت است
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
queued
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queueing
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
U
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
to go down to the wire
<idiom>
U
تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین پیشنهاد را دادن
[در معامله ای]
to go down to the wire
<idiom>
U
تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
pops
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pop
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped
U
خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
lifo
U
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
trailers
U
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
trailer
U
آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
When is the last train to Oxford?
U
چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
identities
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
Last stop. All out.
U
آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن.
[حمل و نقل]
Doom
U
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
to give somebody an ultimatum
U
به کسی آخرین مدت را دادن
[برای اجرای قراردادی]
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
identity
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
larvated
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
feathered
U
پوشیده
recondite
U
پوشیده
crested
U
پوشیده
occult
U
پوشیده
veiled
U
پوشیده
painted
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
defilade
U
پوشیده
impenetrable
U
پوشیده
covert
U
پوشیده
furriest
U
خز پوشیده
privates
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
furry
U
خز پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
private
U
پوشیده
latent
U
پوشیده
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
last in first out
U
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
readme file
U
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
condition
U
ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
ended
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cryptonimous
U
پوشیده نام
shrubby
U
پوشیده از بوته
surmounted with snow
U
پوشیده از برف
snow clad
U
برف پوشیده
covered space
U
فضای سر پوشیده
efflorescent
U
پوشیده ازگرداملاح
solvated
U
حلال پوشیده
covered space
U
فضای پوشیده
defiladed area
U
منطقه پوشیده
cryptical
U
پوشیده مرموز
stubbly
U
پوشیده از کاهبن
cryptonym
U
نام پوشیده
cryptogenous
U
پوشیده سبب
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
beetles
U
پوشیده شدن
masked epilepsy
U
صرع پوشیده
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
masked depression
U
افسردگی پوشیده
ivied
U
پوشیده از پاپیتال
kerchiefed or chift
U
بادستمال پوشیده
beetle
U
پوشیده شدن
latent defect
U
نقض پوشیده
mystic sense
U
معنی پوشیده
panoplied
U
زره پوشیده از سر تا پا
scurvy
U
پوشیده از شوره
scanned image
U
تصویر پوشیده
sadly dressed
U
جامه غم پوشیده
rolling country
U
زمین پوشیده
robed in bleck
U
سیاه پوشیده
glace
U
پوشیده ازشکر
plumbeous
U
پوشیده از سرب
habilitate
U
لباس پوشیده
covered position
U
موضع پوشیده
armor basis
U
پوشیده با زره
blotchy
U
پوشیده از لکه
feathery
U
پوشیده ازپر
covert
U
پوشیده پوشپر
storehouses
U
انبار سر پوشیده
icy
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
grassy
U
پوشیده از چمن
storehouse
U
انبار سر پوشیده
shod
U
کفش پوشیده
icier
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
covered approach
U
مسیر پوشیده
uncovered
U
غیر پوشیده
bosky
U
پوشیده ازبیشه
bosky
U
پوشیده از بوته
snowy
U
پوشیده از برف
secrets
U
اسرارامیز پوشیده
acloud
U
پوشیده از ابر
verrucose
U
پوشیده از گندمه
verrucous
U
پوشیده از گندمه
iciest
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
secret
U
اسرارامیز پوشیده
cloudy
U
پوشیده از ابر
concealed
U
پوشیده شده
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
U
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
occultly
U
بطور پوشیده یا پنهان
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
pruinose
U
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
heavily overcast
U
ابری پوشیده
[ هواشناسی]
tussocky
U
پوشیده ازکلاله مو یا علف
stellular
U
پوشیده ازستارگان کوچک
squamose
U
پوشیده از فلس یاپولک
solvated proton
U
پروتون حلال پوشیده
woolskin
U
پوست پوشیده ازپشم
scutate
U
پوشیده از فلسهای بزرگ
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
rich clad
U
جامه فاخر پوشیده
reconditely
U
بطور پوشیده یا عمیق
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
verdant
U
پوشیده از سبزه بی تجربه
woody
U
چوبی پوشیده از چوب
bushed
U
ازبوته پوشیده شده
woolfell
U
پوست پوشیده ازپشم
culvert
U
مجرای سر پوشیده ابرو
gesso
U
سطح پوشیده از بتونه
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
ermined
U
جامه قاقم پوشیده
dressed in scarlet
U
جامه سرخ پوشیده
dressed inred
U
جامه سرخ پوشیده
dressed up to the nines
U
با دقت لباس پوشیده
frosted
U
پوشیده ازشبنم یخ زده
culverts
U
مجرای سر پوشیده ابرو
in mourning
U
جامه ماتم پوشیده
incog
U
پوشیده بانام عوضی
hiddenly
U
بطور پوشیده و مکتوم
he wears black
U
سیاه پوشیده است
he is thinly dressed
U
کم لباس پوشیده است
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
defilade
U
گودال پوشیده از دید و تیر
soddy
U
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
spinose
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
spiny
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
mask
U
زمین پوشیده از دید و تیر
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
snow-capped
U
دارای قله پوشیده از برف
acinarious
U
پوشیده شده از حفرههای کروی
masks
U
زمین پوشیده از دید و تیر
turfy
U
پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
ceil
U
[پوشیده شده با روکوب چوبی]
he is thinly dressed
U
لباس نازک پوشیده است
occultist
U
جستجو کننده علوم پوشیده
she was prettily dressed
U
جامه قشنگ پوشیده بود
hidden
U
پنهان کرده شده پوشیده
lepidote
U
پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com