English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gander U : نگاه
ganders U : نگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
browsing U نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
blink U نادیده گرفته نگاه مختصر
blinked U نادیده گرفته نگاه مختصر
blinks U نادیده گرفته نگاه مختصر
stop U نگاه داشتن
stopped U نگاه داشتن
stopping U نگاه داشتن
stops U نگاه داشتن
save U رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saved U رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saves U رهایی بخشیدن نگاه داشتن
freeze U ثابت نگاه داشتن
freezes U ثابت نگاه داشتن
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
regard U نگاه
regard U نگاه کردن
regarded U نگاه
regarded U نگاه کردن
regards U نگاه
regards U نگاه کردن
surf U جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
wedge U باگوه نگاه داشتن
wedged U باگوه نگاه داشتن
wedges U باگوه نگاه داشتن
wedging U باگوه نگاه داشتن
read U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
reads U 1-نگاه کردن به حروف چاپ شده و فهمیدن آنها. 2-
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
retrospectively U با نگاه بگذشته
peek U زیرچشمی نگاه کردن
peek U نگاه دزدانه
peeked U زیرچشمی نگاه کردن
peeked U نگاه دزدانه
peeking U زیرچشمی نگاه کردن
peeking U نگاه دزدانه
peeks U زیرچشمی نگاه کردن
peeks U نگاه دزدانه
squint U چپ نگاه کردن
squint U نگاه با چشم نیم باز
squinted U چپ نگاه کردن
squinted U نگاه با چشم نیم باز
squints U چپ نگاه کردن
squints U نگاه با چشم نیم باز
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
glare U خیره نگاه کردن
glared U خیره نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
eye U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
hold U نگاه داشتن
holds U نگاه داشتن
skew U منحرف کج نگاه کردن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
slink U نظر چشمی نگاه دزدکی
slinking U نظر چشمی نگاه دزدکی
slinks U نظر چشمی نگاه دزدکی
see U نگاه کردن
sees U نگاه کردن
stay U نگاه داشتن
stayed U نگاه داشتن
pull back U چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-back U چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-backs U چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
grimace U دهن کجی نگاه ریایی
grimaced U دهن کجی نگاه ریایی
grimaces U دهن کجی نگاه ریایی
grimacing U دهن کجی نگاه ریایی
guard U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
tackle U نگاه داشتن
tackled U نگاه داشتن
tackles U نگاه داشتن
tackling U نگاه داشتن
stunt U کوتاه نگاه داشتن
stunting U کوتاه نگاه داشتن
stunts U کوتاه نگاه داشتن
pried U بادقت نگاه کردن
pried U فضولانه نگاه کردن
pries U بادقت نگاه کردن
pries U فضولانه نگاه کردن
pry U بادقت نگاه کردن
pry U فضولانه نگاه کردن
oblong U نگاه ممتد
oblongs U نگاه ممتد
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
Other Matches
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glanced U نگاه نگاه مختصر
glance U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
leer U نگاه چپ
gloatingly U با نگاه
i say U نگاه کن
look U نگاه
look here U نگاه کن
looked U نگاه
looks U نگاه
by sight U از نگاه
leering U نگاه چپ
leers U نگاه کج
leers U نگاه چپ
leered U نگاه چپ
leered U نگاه کج
view U نگاه
leer U نگاه کج
slants U نگاه کج
slanted U نگاه کج
slant U نگاه کج
leering U نگاه کج
observantion U نگاه
glimpsing U نگاه کم
glimpse U نگاه کم
glimpsed U نگاه کم
glimpses U نگاه کم
steely look U نگاه با اراده
holders U نگاه دارنده
leer U نگاه دزدکی
leer U نگاه کج کردن
glimpses U نگاه انی
stares U رک نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
retrospective view [on] U نگاه به گذشته
leered U نگاه دزدکی
leered U نگاه کج کردن
holder U نگاه دارنده
upholders U نگاه دارنده
glimpsing U نگاه سریع
glimpses U نگاه سریع
glimpsed U نگاه سریع
glimpsed U نگاه انی
glimpse U نگاه سریع
glimpse U نگاه انی
glaringly U با نگاه خیره
gazing U نگاه خیره
squinny U کج کج نگاه کردن
voyeur U نگاه کننده
voyeurs U نگاه کننده
retrospect U نگاه به گذشته
kept U نگاه داشته
upholder U نگاه دارنده
glimpsing U نگاه انی
vide infara U را نگاه کنید
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
to catch a glimpse of U نگاه مختصرکردن
shim U نظر یک نگاه
sheep's eyes U نگاه عاشقانه
sheep's eye U نگاه دزدکی
sheep's eye U نگاه عاشقانه
retrospection U نگاه به قهقرا
pryingly U با نگاه دقیق
preservatize U نگاه داشتن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
peeper U نگاه کننده
parthian glance U اخرین نگاه
to dwell on U نگاه کردن
to give support to U نگاه داشتن
to hang up U نگاه داشتن
to set eyes on U نگاه کردن
come-on U نگاه دعوتآمیز
to put to a pause U نگاه داشتن
come-ons U نگاه دعوتآمیز
to look on with U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
to lock out U نگاه داشتن
to lay fast U نگاه داشتن
Peeping Tom U نگاه دزد
to keep in U نگاه داشتن
to keep any one waiting U نگاه داشتن
Peeping Toms U نگاه دزد
oeillade U نگاه عاشقانه
looker U نگاه کننده
look down U با نگاه از رو بردن
an intent look U یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance U یک نگاه عاشقانه
gazes U نگاه خیره
gazed U نگاه خیره
gaze U نگاه خیره
tenable U نگاه داشتنی
leers U نگاه کج کردن
leers U نگاه دزدکی
leering U نگاه کج کردن
an upward glance U نگاه سربالا
at a glance U بیک نگاه
at first sight U بیک نگاه
leontief table U نگاه کنید به :
keek U نگاه دزدانه
i say U نگاه کنید
gloatingly U با نگاه خیره
gapeseed U نگاه خیره
gape seed U نگاه خیره
to stop [doing something] U نگاه داشتن
leering U نگاه دزدکی
stare U رک نگاه کردن
refrained U نگاه داشتن
refraining U نگاه داشتن
refrains U نگاه داشتن
keep U نگاه داشتن
keeps U نگاه داشتن
retain U نگاه داشتن
to watch U نگاه کردن
retained U نگاه داشتن
refrain U نگاه داشتن
retains U نگاه داشتن
retaining U نگاه داشتن
to look at somebody askance U به کسی چپ چپ نگاه کردن
eye baby U دیگری که به او نگاه میکند
enwomb U در رحم نگاه داشتن
to look behind U پشت سر را نگاه کردن
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
hold down U مطیع نگاه داشتن
he looked me in the face U در روی من نگاه کرد
he kept me waiting U مرامنتظریامعطل نگاه داشت
gorgonize U خیره نگاه کردن
glim U نگاه اجمالی کردن
impark U در محوطه نگاه داشتن
to look down U با نگاه مطیع کردن
gazed U بادقت نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
gaze U خیره نگاه کردن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
to pick up oneself U خودرا نگاه داشتن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
wifely U دارای نگاه زنانه
gazing U بادقت نگاه کردن
gazing U خیره نگاه کردن
gazes U بادقت نگاه کردن
gazes U خیره نگاه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
A blank look. U نگاه بی حالت ( بی روح )
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
to hold in trust U بطورامانت نگاه داشتن
keep under one's hat <idiom> U پنهان نگاه داشتن
on ice <idiom> U دور نگاه داشتن
to hush up U ساکت نگاه داشتن
parthian glance U نگاه هنگام جدایی
regardant U نگاه کننده به عقب
to behave oneself U ادب نگاه داشتن
supra U ببالا نگاه کنید
starer U دارای نگاه خیره
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
She looked at me ashance . U نگاه کجی به من کرد
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
She gave me a significant ( knowing ) look . U نگاه پر معنی یی به من کرد
to keep at bay U معطل نگاه داشتن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
key concrete U بتن نگاه دارنده
kenning U نگاه قدرت بینایی
to keep the pot boiling U کارهارادرجریان نگاه داشتن
keep on U بازهم نگاه داشتن
keek U نگاه دزدانه کردن
to lay up in a napkin U بی مصرف نگاه داشتن
journalize U دفترروزانه نگاه داشتن
it is in good keep U انراخوب نگاه میدارند
inurn U در فرف نگاه داشتن
to keep on file U درپرونده نگاه داشتن
to keep on U روشن نگاه داشتن
look up U نگاه کردن مراجعهای
to keep away U دور نگاه داشتن
to keep down U پایین نگاه داشتن
to keep in U روشن نگاه داشتن
look about U بهر سو نگاه کردن
to keep on U پیوسته نگاه داشتن
letter weight U کاغذ نگاه دار
inshrine U با حرمت نگاه داشتن
gawking U بی خیال نگاه کردن
gaped U خیره نگاه کردن
gapes U باشگفتی نگاه کردن
gapes U خیره نگاه کردن
peeped U نگاه دزدکی طلوع
hides U مخفی نگاه داشتن
peeped U نگاه زیر چشمی
gaping U باشگفتی نگاه کردن
gaping U خیره نگاه کردن
gaped U باشگفتی نگاه کردن
gape U خیره نگاه کردن
commemorates U بیادگار نگاه داشتن
glower U خیره نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com